۱۴۰۳ شهریور ۲۵, یکشنبه

عشق، سوگ، اعتراض

 عبدی کلانتری

۱

سمبولیسم مرکزی این ویدیو، زنی که سرش را می‌تراشد، معانی فرهنگیِ فشرده‌ای با خود دارد: تنزه از مادیات (بودیسم)، سوگواری (مصر و یونان باستان)، تنبیه به گناه همکاری با دشمن (جنگ جهانی دوم)، و البته فمینیسم مدرن و رهایی از زندان کلیشه‌های مردسالار، حتی اَندروجینی، و عاشقی.

و اضافه کنیم نمادی از سرکشی و اعتراض اجتماعی که همزمان عاشقی هم هست (زن، زندگی، آزادی). 

اینجا، نخست نوعی ترس در چشمان زن می‌دود، نفس‌زدن و اضطراب، او از آن گذر می‌کند، تا برسد به آن نگاه معنی‌داری که میان او و مرد در پایان رد و بدل می‌شود. تراژیک، عاشقانه، و رهایی‌بخش.




۲

دراگز که بالابرنده باشد، مثل کوک، «اووِر دُوز» می‌تواند مرگْ‌آگاه و عاشقانه تصور شود: همین ترجیع‌بند بود که مرا گرفت و مثل آینه‌های رویارو یک رشته تداعی معانی تصویری و تراژیک را در ذهنم زنده کرد:

I overdosed my soul

With beautiful fragments of you


اینجا ببینید:

https://www.youtube.com/watch?v=qRipsM-qrWI


طلایی نمی‌ماند

-------------

من صلیب توام، 

بر دوشم کش

همان روح‌ام

که به عقد تو در می‌آیم

من مریم مقدس توام

**

گلوله و خشاب عشق

پیچیده نیست

اشتباه نیست

سرنوشت نیست

اجباری در کار نیست

**

روح خود را [تا مرگ] لبریز می‌کنم از 

تکه‌های زیبای تو

نمی‌ترسم از کثیف شدن

هیچ چیز طلایی نمی‌ماند

**

هیچ چیز دیگری از تو نمی‌خواهم

جز اینکه

مثل من میان آتش باشی

هیچ چیز دیگری از تو نمی‌خواهم

جز اینکه همچون من 

در گلوی درد

**

. . .

تو شاید شیطانِ من

تو شاید خدای من باشی


نمی‌ترسم از کثیف شدن

هیچ چیز طلایی نمی‌ماند

روحم را لبریز می‌کنم از

تکه‌های زیبایت

**

از انتظارات تو بیمارم

از انتظارات خود بیمارتر

چرا رهایی نمی‌رسد

برای تو، برای من؟


نمی‌ترسم از کثیف شدن

هیچ چیز طلایی نمی‌ماند

روح خود را تا مرگ 

لبریز می‌کنم از 

تکه‌های زیبای تو



---

کپی‌رایت:

موسیقی از کریستیان آروی و اِمِشه آروی-ایلس

متن ترانه از اِمِشه آروی-ایلس / ترجمه فارسی ع. ک.


این هم  دو کار زیبای دیگر از از «بلَک نِیل کاباره»:

اتوژنیک:
https://www.youtube.com/watch?v=6QaT6CLuimE

ورونیکا:
https://www.youtube.com/watch?v=Yf8FJSUf0E4