چاپ اول : فیسبوک ۲۲ مارس ۲۰۱۴
بخش نه چندان کوچکی از روشنفکران و احزاب چپ به هنگام انقلاب بهمن و سالهای پیش از آن به طور جدی از خُمینیسم بازی خوردند زیرا تصور میکردند گرایش ضداستعماری و ضدامپریالیستیی مبارزان اسلامگرا (از فلسطین تا پاکستان و افغانستان) همسو و همیار جنبش چپ در خاورمیانه است. اسلاموفاشیسم به عنوان یک جنبش اصیل اسلامی هم از آمریکا برای مبارزه با کمونیسم مدد میگرفت و هم از کشورهای چپگرای جهان سومی برای مبارزه با آمریکا! آنها خود را نمایندگان راستین مستضعفان و پابرهنه ها میدانستند و در قالب حزب ملل اسلامی، جنبش امل، حزب الله ایران و لبنان، شاخههای راستگرای الفتح، و مجاهدین اففانستان و پاکستان، موفق شدند در دههی هشتاد میلادی آمریکا و شوروی را از افغانستان و ایران و لبنان بیرون برانند. بزرگترین پیروزی آنها البته به دست گرفتن قدرت در ایران بود که خود تبدیل شد به منبع الهام و موتور جنبش های اسلامگرای یکی دو دههی بعد. نفوذ فرهنگی آنان از حوزه های علمیه تا دائره المعارف بزرگ اسلامی و مراکز فرهنگی بیشمار گستریده و حتا بخشهایی از چپگرایان سکولار آمریکایی و اروپایی را نیز فریفته است. میراث استعمار در خاورمیانه و مبارزات تحریف شدهی ضداستعماری، تبدیل ناسیونالیسم عرب به اسلامگرایی، تحریف میراث عبدالناصر و میشل افلق به شکل موجوداتی چون قذافی و صدام حسین، و سرانجام ظهور مجاهدین و القاعده و حزب الله و حماس، و شکست کامل سکولاریسم و سوسیالیسم در این خطه، داستان پیچیده و تلخی است که نه تنها از لحاظ سیاسی، بلکه جنبههای روانی و فرهنگی آن نیز هنوز به خوبی شناخته نشده است.
***
کسانی که به تاریخچهی اسلاموفاشیسم در ایران و خاورمیانه به عنوان یک جنبش پوپولیستیی ضد ابرقدرت ها علاقه دارند میتوانند در اینجا (تصاویر و اسلاید شویی که آقای بهرنگ فراهم کرده) با یکی از چهرههای مهم سیاسی و نظامیی آن آشنا شوند: فرمانده «ابوشریف».
عبدی کلانتری