مرسی آقای کلانتری بابت مطالب و ترجمه. نکتهای در مورد پورن به نظر من میرسد، و ندیدم جایی عنوان شده باشد، یا اگر شده دستکم من نخواندهام؛ این است که مشکل پورن برخلاف تصور عمومی حذفِ انسانیت و زیرمجموعههایی چون شعور، درک، علاقه، مهر و ... نیست. پورن نمایشگر رابطهی جنسی است. در رابطهی جنسی هم اعضای جنسی بدن به طور مشخص کارکرد دارند و قرار است ارضاء بشوند. مثل غذا خوردن که حتمن برای آغازش حس بویایی یا دیگر حواس ما را میطلبد اما عاقبت آن چیزی که باید پر بشود و حس رضایت بیاورد، معده است. در سکس هم نقاط اصلی و کلیدی اعضای جنسی بدن زنان و مردان هستند. پورن هم دقیقن همین را نمایش میدهد اما ایراد و اشکالاش اتفاقن تقلیل و تخفیف دادن یا حتا منتفی کردن "شهوتِ جنسی" است. ما به عنوان تماشاگر با کسانی مواجه هستیم که فعل جنسی را انجام میدهند. براساس معیار عمومی در حد و کیفیت بالایی هم انجام میدهند. اما در این میان "خواستِ افسارگسیخته"، "تمنای بی تمدن" یا "شهوت" حضوری ندارند. با کارمندان یا به تعبیر بهتر تکنسینهای خبرهای مواجه هستیم که زیر بارِ یک قرارداد کارشان را انجام میدهند. میلی به سکس، میلی به عمل جنسی ندارند. نه زن مرد را میخواهد و نه مرد زن را. و این برای ما ببینندهگان هم عریان و عیان است. پس چرا به تماشا مینشینیم؟ به نظرم علت این است که خودمان را پیوسته در شمایل آن تکنسینها میبینیم. شهوتِ غایب در خیال ما زاده میشود. بینندهی مرد خود را در شکلِ بازیگر مرد با همان آلت جنسی تصور میکند که به وصال تنِ شهوتانگیز اما بیشهوتِ بازیگر زن رسیده است. یعنی اتفاقن بازیگران پورن مطلقن شیواره و تقلیل شده به تن نیستند. به طور کل غایب و ناموجودند. شاید برای همین باشد که صنعت پورن از یک مقطع چیزهای دیگر به کالا و مطاع جنسیاش افزود. ادویههای مثل کمدی یا وحشت که قرار است ابتدا مخاطب را درگیر کنند تا فصلِ ندیدنیِ جنسی از راه برسد. بسیار از پورنها در میان همان فصل جنسی هم به کمدی یا وحشت یا چیزهای دیگر میرسند. اما این میان پدیدهی "رئال پورن" یا "پورن واقعی" به نظرم به شدت جذاب است. منظورم مطلقن تصاویر برداشته شده با دوربین شخصی از رابطهی جنسی شخصی نیست. منظورم به پورنهایی است که با مشارکت مردم، مردمی که شهوت دارند و تکنسین نیستند و واقعیاند، ساخته میشود. محصولات یک کمپانی متعلق به جمهوری چک به نظرم بسیار دیدنیست. آنها در کمپانیشان بازیگر یا همان تکنسین جنسی ندارند. کارگردانی و فیلمنامه را هم به شکل کلاسیک شدهی صنعت پورن کنار گذاشتهاند. با یک ایده به میان مردم میروند و پورن میسازند. مثلن در خیابان جلو زوجها را میگیرند، مبلغی پول پیشنهاد میدهند تا زن یا دختر پستانهایاش را نمایش بدهد. بعد مبلغ را بالاتر میبرند تا زوج همان گوشه کنار یا در خانهشان با هم سکس کنند. یا در نمونهی تکان دهنده و بینظیر با پیوند زدن خود به یک کمپانی تولید قرص "افزایش میل جنسی ِ زنان" ویدئوهای پورن میسازند. به این ترتیب که زنانِ واقعی، زنانی که تکنسین نیستند، زنانی که از قضا نه در رابطهی جنسی توانمند که کمی ناتوان هستند، برای آزمایش و خرید این قرص به یک کلینک مراجعه میکنند. کسی که پزشک است ابتدا درباره قرص، تاثیراتاش و این که این تصاویر قرار است برای ثبت واکنشها ضبط بشود، با زنان حرف میزند. زنان کاغذهای مربوطه را امضا میکنند و بعد قرص را میخورد. پزشک میرود و بیست دقیقه تا نیم ساعت بعد بازمیگردد. قرص تاثیر خودش را گذاشته و زنان، لااقل اینهایی که ویدئویشان منتشر شده، شهوت زده و اختیار از کف داده از پزشک طلب سکس میکنند و بعد سکس با شهوت، به واقعیترین شکلاش، به آنچه واقعن در ذات دارد، جایی که تنها شهوت است و نه مهر و علاقه و شعور و ...، اتفاق میافتد. برخی از این ویدئوها به واقع تکان دهنده هستند. یعنی همان تم احمقانهی پورن، سکس در مطب، که به شکل کاملن مسخرهای در صنعت پورن سالهاست که ساخته میشود، اینجا زیر چتر واقعیت، با حضور آدمهای واقعی و نه "اَبَر تکنسینهای جنسی" تبدیل به تصویری به واقع ناب، تکان دهنده و جذاب از رابطهی جنسی، خواست جنسی و ارگاسم به شکل کاملن واقعیاش میشود. بخواهم برای مطلبم پایانی ترتیب بدهم شاید باید این جملات بنویسم که "جرمِ پورن، زدودن واقعیت از رابطهی جنسی است؛ نه به دلیل طول و قطر عجیب آلتهای مردانه، سایز پستان و کیفیت دستگاه جنسی زن و نه به دلیل طولانی بودن رابطهی جنسی نمایش داده شده؛ که به دلیل حذفِ شهوت از رابطهای که فقط شهوت در آن حضور دارد. که اگر شهوت نباشد، آن رابطه حتمن و مسلمن یک رابطهی جنسی درست نیست."
سلام آقای کلانتری. من به پورن بلاگ سر زدم و با نظرات شما و برخی نویسندگان آمریکایی و فرانسوی در بارۀ پورن تا حدودی آشنا شدم. ممنون از زحمتی که کشیده اید. دیدن این بلاگ باعث شد از شما چیزی را بپرسم. نمی دانم شما کتاب کهربا، نوشتۀ جوزف بابائی که در واقع نام مستعار محمدعلی سپانلوست را خوانده اید یا خیر؟ اگر خوانده اید، آیا این اثر را در ردیف آثار پورن می گذارید؟ نظر شما در بارۀ این کتاب چیست؟ اگر خواستید جواب سئوال مرا بدهید، لطفن به ایمیلم جواب را بفرستید. partowbnooriala@gmail.com پیشاپیش از محبت شما تشکر می کنم.
۳ نظر:
مرسی آقای کلانتری بابت مطالب و ترجمه. نکتهای در مورد پورن به نظر من میرسد، و ندیدم جایی عنوان شده باشد، یا اگر شده دستکم من نخواندهام؛ این است که مشکل پورن برخلاف تصور عمومی حذفِ انسانیت و زیرمجموعههایی چون شعور، درک، علاقه، مهر و ... نیست. پورن نمایشگر رابطهی جنسی است. در رابطهی جنسی هم اعضای جنسی بدن به طور مشخص کارکرد دارند و قرار است ارضاء بشوند. مثل غذا خوردن که حتمن برای آغازش حس بویایی یا دیگر حواس ما را میطلبد اما عاقبت آن چیزی که باید پر بشود و حس رضایت بیاورد، معده است. در سکس هم نقاط اصلی و کلیدی اعضای جنسی بدن زنان و مردان هستند. پورن هم دقیقن همین را نمایش میدهد اما ایراد و اشکالاش اتفاقن تقلیل و تخفیف دادن یا حتا منتفی کردن "شهوتِ جنسی" است. ما به عنوان تماشاگر با کسانی مواجه هستیم که فعل جنسی را انجام میدهند. براساس معیار عمومی در حد و کیفیت بالایی هم انجام میدهند. اما در این میان "خواستِ افسارگسیخته"، "تمنای بی تمدن" یا "شهوت" حضوری ندارند. با کارمندان یا به تعبیر بهتر تکنسینهای خبرهای مواجه هستیم که زیر بارِ یک قرارداد کارشان را انجام میدهند. میلی به سکس، میلی به عمل جنسی ندارند. نه زن مرد را میخواهد و نه مرد زن را. و این برای ما ببینندهگان هم عریان و عیان است. پس چرا به تماشا مینشینیم؟ به نظرم علت این است که خودمان را پیوسته در شمایل آن تکنسینها میبینیم. شهوتِ غایب در خیال ما زاده میشود. بینندهی مرد خود را در شکلِ بازیگر مرد با همان آلت جنسی تصور میکند که به وصال تنِ شهوتانگیز اما بیشهوتِ بازیگر زن رسیده است. یعنی اتفاقن بازیگران پورن مطلقن شیواره و تقلیل شده به تن نیستند. به طور کل غایب و ناموجودند. شاید برای همین باشد که صنعت پورن از یک مقطع چیزهای دیگر به کالا و مطاع جنسیاش افزود. ادویههای مثل کمدی یا وحشت که قرار است ابتدا مخاطب را درگیر کنند تا فصلِ ندیدنیِ جنسی از راه برسد. بسیار از پورنها در میان همان فصل جنسی هم به کمدی یا وحشت یا چیزهای دیگر میرسند.
اما این میان پدیدهی "رئال پورن" یا "پورن واقعی" به نظرم به شدت جذاب است. منظورم مطلقن تصاویر برداشته شده با دوربین شخصی از رابطهی جنسی شخصی نیست. منظورم به پورنهایی است که با مشارکت مردم، مردمی که شهوت دارند و تکنسین نیستند و واقعیاند، ساخته میشود. محصولات یک کمپانی متعلق به جمهوری چک به نظرم بسیار دیدنیست. آنها در کمپانیشان بازیگر یا همان تکنسین جنسی ندارند. کارگردانی و فیلمنامه را هم به شکل کلاسیک شدهی صنعت پورن کنار گذاشتهاند. با یک ایده به میان مردم میروند و پورن میسازند. مثلن در خیابان جلو زوجها را میگیرند، مبلغی پول پیشنهاد میدهند تا زن یا دختر پستانهایاش را نمایش بدهد. بعد مبلغ را بالاتر میبرند تا زوج همان گوشه کنار یا در خانهشان با هم سکس کنند. یا در نمونهی تکان دهنده و بینظیر با پیوند زدن خود به یک کمپانی تولید قرص "افزایش میل جنسی ِ زنان" ویدئوهای پورن میسازند. به این ترتیب که زنانِ واقعی، زنانی که تکنسین نیستند، زنانی که از قضا نه در رابطهی جنسی توانمند که کمی ناتوان هستند، برای آزمایش و خرید این قرص به یک کلینک مراجعه میکنند. کسی که پزشک است ابتدا درباره قرص، تاثیراتاش و این که این تصاویر قرار است برای ثبت واکنشها ضبط بشود، با زنان حرف میزند. زنان کاغذهای مربوطه را امضا میکنند و بعد قرص را میخورد. پزشک میرود و بیست دقیقه تا نیم ساعت بعد بازمیگردد. قرص تاثیر خودش را گذاشته و زنان، لااقل اینهایی که ویدئویشان منتشر شده، شهوت زده و اختیار از کف داده از پزشک طلب سکس میکنند و بعد سکس با شهوت، به واقعیترین شکلاش، به آنچه واقعن در ذات دارد، جایی که تنها شهوت است و نه مهر و علاقه و شعور و ...، اتفاق میافتد. برخی از این ویدئوها به واقع تکان دهنده هستند. یعنی همان تم احمقانهی پورن، سکس در مطب، که به شکل کاملن مسخرهای در صنعت پورن سالهاست که ساخته میشود، اینجا زیر چتر واقعیت، با حضور آدمهای واقعی و نه "اَبَر تکنسینهای جنسی" تبدیل به تصویری به واقع ناب، تکان دهنده و جذاب از رابطهی جنسی، خواست جنسی و ارگاسم به شکل کاملن واقعیاش میشود.
بخواهم برای مطلبم پایانی ترتیب بدهم شاید باید این جملات بنویسم که "جرمِ پورن، زدودن واقعیت از رابطهی جنسی است؛ نه به دلیل طول و قطر عجیب آلتهای مردانه، سایز پستان و کیفیت دستگاه جنسی زن و نه به دلیل طولانی بودن رابطهی جنسی نمایش داده شده؛ که به دلیل حذفِ شهوت از رابطهای که فقط شهوت در آن حضور دارد. که اگر شهوت نباشد، آن رابطه حتمن و مسلمن یک رابطهی جنسی درست نیست."
خسته نباشید. تشکر برای زحماتی که می کشید.
سلام آقای کلانتری. من به پورن بلاگ سر زدم و با نظرات شما و برخی نویسندگان آمریکایی و فرانسوی در بارۀ پورن تا حدودی آشنا شدم. ممنون از زحمتی که کشیده اید. دیدن این بلاگ باعث شد از شما چیزی را بپرسم. نمی دانم شما کتاب کهربا، نوشتۀ جوزف بابائی که در واقع نام مستعار محمدعلی سپانلوست را خوانده اید یا خیر؟ اگر خوانده اید، آیا این اثر را در ردیف آثار پورن می گذارید؟ نظر شما در بارۀ این کتاب چیست؟
اگر خواستید جواب سئوال مرا بدهید، لطفن به ایمیلم جواب را بفرستید.
partowbnooriala@gmail.com
پیشاپیش از محبت شما تشکر می کنم.
ارسال یک نظر