۱۳۹۷ آذر ۱۳, سه‌شنبه

از شورا تا حزب

 عبدی کلانتری


منبع: فیسبوک، چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۷

۱
وقتی شعار مبارزات کارگری از خواست «سندیکای مستقل» به «شوراهای کارگری» تبدیل می‌شود، این یک دگرگشت کیفی است. سندیکا نهادی صنفی است برای چانه‌زنی و احقاق حقوق در چارچوب نظام سرمایه. «شورا» نهادی سیاسی است برای «خودگردانی» که هدفش در نهایت سلب مالکیت و مدیریت از طبقات حاکم است به سودِ تولیدکنندگان مستقیم ارزش و ثروت در جامعه. شعار شورا، حتا تشکیل شورا، به خودی خود یک مرحله‌ی کیفی در «ارتقاء آگاهی طبقاتی» است اما آزمون واقعی، عملی‌شدن‌اش است، زمانی که شوراهای کارگران، معلمان، توزیع‌کنندگان و غیره بتوانند با کفایت و تخصص یک کارخانه، مدرسه، دانشگاه و فروشگاه را بگردانند و مدیریت کنند و با برنامه‌ریزی کلان دولتی پیوند دهند. ایده‌ی «سوسیالیسم» در عمل طی قرن بیستم عمدتاً (و به نادرست) با «مالکیت دولتی» یکی پنداشته شده‌بود، اما امروزه نظریه پردازان چپ به خوبی به کمبودها و خطرات اقتصاد دولتی، برنامه‌ریزی‌های متمرکز از بالا، بوروکراسی و نظامهای تک‌حزبی، ناکارآمدی و فساد و رشوه، و مشکلات دیگر آشنا هستند. از سوی دیگر، ترکیب دو سیستم بازار آزاد و اقتصاد رفاه دولتی که به نام «سوسیال‌دموکراسی» شناخته‌ می‌شود هرچند برای نیم‌قرن امتحان نسبتاً خوبی پس داد، دست‌کم در اروپا، اما طی دو سه دهه‌ی اخیر به دامن بحران و رکود افتاد. دولت رفاه به هرحال یک نظام سرمایه‌داری است که می‌خواهد عادلانه‌تر از سرمایه‌ی برهنه عمل کند، با این حال نباید آنرا با «سوسیالیسم» یکی گرفت. امروزه در ایالات متحده، جنبش مترقیِ برنی سندرز خود را «سوسیالیست» معرفی می‌کند اما برنامه‌های آن همان برنامه‌های سوسیال‌دموکراسی و دولت رفاه است: بهداشت و آموزش رایگان، خدمات اجتماعی ارزان، و تأمین حداقل‌معیشت و مزد برای کارگران و زحمت‌کشان درون نظام سرمایه‌داری. طبقات و شکاف طبقاتی برجا می‌مانند اما تعدیل می‌شوند. برعکس، نظام شورایی در عین حفظ دولت رفاه و برنامه‌های کلان بهداشت و آموزش رایگان و امنیت شغلی، به سمت «تحول روابط اجتماعی تولید» حرکت می‌کند. سوسیالیسم یعنی عوض شدن روابط اجتماعی تولید و حذف نابرابری طبقاتی. نظام شورایی در این جهت است که معنی پیدا می‌کند. «خودگردانی تولیدکنندگان مستقیم ارزش» ستون اصلی آن چیزی است که به نام سوسیالیسم می‌شناسیم. تحقق آن در عمل، در سطوح اقتصادی و سیاسی، مهمترین چالشی است که پیش روی جنبش‌های کارگری و سوسیالیستی قرار دارد.

۲
آیا تشکیل شوراهای کارگری بدون وجود یک یا چند حزب سیاسیِ چپ امکان‌پذیر است؟ گفتیم که در تفاوت با سندیکا، شورای کارگری هدفی سیاسی را دنبال می‌کند که همانا تصاحب و اداره‌ی واحد تولید است. هدف شورای کارگری این نیست که واحد تولید (یا توزیع، یا خدمات) به شکل یک شرکت سهامی اداره شده و کارگران و کارکنان سهامدار عمده باشند. دریافت سود سهام از سوی تولیدکنندگان ارزش شاید گام مثبتی در چارچوب نظام سرمایه باشد اما در روابط تولید و ترکیب طبقاتی جامعه تغییری نمی‌دهد و تولیدکنندگان ارزش را از گزند بحران‌های ادواری و خطر بی‌کاری نمی‌رهاند. شوراها به منظور دگرگون کردن روابط اجتماعی تولید ایجاد می‌شوند. این یعنی از یک‌سو سلب مالکیت و سلب قدرت از کارفرما و از سوی دیگر، به مراتب مهم‌تر، مقابله با قدرت دولتی که از طبقات بهره‌کش دفاع می‌کند. با دولت نمی‌توان وارد نبرد شد اگر مبارزه سراسری و یکپارچه نباشد. تشکیل شورای کارگری به عنوان یک اکت سیاسی، اعلام جنگ به دولتِ حامی سرمایه است. به محض آنکه اعتصاب سراسری فرونشیند و کارگران و کارکنان به خط تولید و توزیع و خدمات بازگردند و دولت احساس رفع خطر کند، اولین اقدام آن شکار رهبران مبارزه‌ی شورایی و خاموش کردن آنها برای همیشه است تا سر و مغز جنبش را قطع کند. مبارزه‌ی شورایی یک مبارزه‌ی سیاسی است نه صنفی، و رهبری آن به ضرورت باید همزمان حرفه‌ای های سیاسی هم باشند یعنی وابسته به تشکیلاتِ سیاسی کارگران، زحمت‌کشان، و تولیدکنندگان ارزش در تمام سطوح تولید، توزیع، و خدمات. فقط یک تشکیلات سیاسی است که می‌تواند با دید استراتژیک یک مبارزه‌ی سراسری را در تمام کشور به طور هماهنگ جلو ببرد. شورا بدون حزب به سمت سندیکالیسمِ محلی رجعت می‌کند. شورا و حزب‌ دو بازوی یک جنبش سیاسی برای تحول روابط تولیدند. شورا تبلور آگاهی طبقاتی و تجسم خودگردانی از پایین؛ و حزب ابزار هماهنگی و پیوند این خودگردانی‌ها در سطح ملی و مقابله‌‌ی مؤثر سیاسی با دولت سرمایه و ارتباط این مبارزه با مبارزات مشابه در کشورهای دیگر است. «خودگردانی تولیدکنندگان مستقیم ارزش» ستون اصلی آن چیزی است که به نام سوسیالیسم می‌شناسیم که سرانجام باید با تشکیل نوعی از «دولت» نهادینه و برگشت‌ناپذیر شود.

بخوانید
اسناد چپ: مسایل سازماندهی در جنبش کارگری
انرژی «خیابان» به تحلیل خواهد رفت
رادیکالیسم، رفورم، و ضرورت «اراده‌ی هدایت‌گر»
ثبات و سرنگونی
روزهای دی‌ماه ۹۶


۲ نظر:

Das گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
Das گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.